برچسب : نویسنده : 3gisufandoghii4 بازدید : 26
فلانی پیام داده از درو دیوار حرف زده اخر سر میگه ی چیز میگم ببخشیدا من دو سال پیش شما رو دیدم خوشم اومده...اسمتونو نمیدونم...رشتتونو نمیدونم....ترمتونو نمیدونم...کلا هیچی نمیدونم...باهم اشنا شیم? خب من چی بگم? عشق کجا رفته تو این دنیا?!!
♥خاطرات من...♥...برچسب : نویسنده : 3gisufandoghii4 بازدید : 20
غمگین ترین چیز در دنیا شاید فقر فرهنگی است...زمانی که مردم تا این حد محدود و دارای مشکلات ریز و درشت اند غمگین میشوم که میشنوم به فلانی بگو با دوستهایش به کافه نرود...چه دلیل داره خانوم شوهر دار از این کارها کند? و اه از نهاد من بلند میشود...فقر فرهنگی شاید بدترین دردهاست...
♥خاطرات من...♥...برچسب : نویسنده : 3gisufandoghii4 بازدید : 9
من عوض میشم....همینجا ب ثبت رسید تا یادم بمونه....خدایا به امید مهربونی خودت....
خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است....
چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است....
و این رنج باید کم بشه ببخشید گیسوی درونم:(
♥خاطرات من...♥...برچسب : نویسنده : 3gisufandoghii4 بازدید : 9
گندترین حس دنیاست که ندانی تصمیمات زندگیت در اینده تو را خوشحال میکنند یا غمگین...نگذارید کسی حرفای خوب در گوشتان بخواند زیرا یک روز به خود میایید و میبینید دوست ندارید حرفهای او را از زبان کسی دیگر بشنوید در صورتی ک خبری نیست...لعنت ب تمام قانونهای دنیا....که یک نفر را لایق دیگری نمیکند...
♥خاطرات من...♥...برچسب : نویسنده : 3gisufandoghii4 بازدید : 18
لطفا ازدواج نکنید مگه با عشق بخدا بدبخت میشید زندگی بقیه رو هم نابود میکنید خب:(دلم میپوکه واسه ازدواجهای بد....خدا نصیب نکنه...
♥خاطرات من...♥...برچسب : نویسنده : 3gisufandoghii4 بازدید : 7
میترسی از اینده? نسبت به اغلب ادم های دورت بی اعتمادی? از دنیای بزرگ شدن میترسی? از تنهاییت میترسی? از اینکه اونا دنیاشون این همه با دنیای ساده تو متفاوته میترسی? از اینکه نتونی عالی پیش بری میترسی? از اینکه خوشبخت نشی میترسی? از اینکه پشیمون شی میترسی? نترس.....خدا بزرگه.گیسو مطمئنم خدا هواتو داره.نا امید نشو...گیسو خدا قلب تو رو میبینه و دنیای تو واسش ساده نیست...اون دنیای تو رو با دستاش محکم میگیره گیسو...خدایا کمکم کن کم نیارم منو از همه ادمهای بد و متفاوت دور کن:*
♥خاطرات من...♥...برچسب : نویسنده : 3gisufandoghii4 بازدید : 28
چقدر خوب میشد من و تو با هم قدم میزدیم.من تمام حرفهای خودم را با خنده برایت تعریف میکردم تو هم احتمالا خیلی با دقت گوش میدادی و میخندیدی یا شاید میگفتی هومممم جالب بود یا شاید غر میزدم ک فلان برگه را گم کردم اه و تو میگفتی فدای سرت...میدانی این رویا کاملا دست یافتنی بود.و کاملا غیر ممکن.چقدر من دلتنگ اتفاق های ممکنی هستم که با دستهای خودم غیر ممکن کردم.و چقدر تو بد بودی که غیر ممکن مرا ممکن نکردی.چقدر ما بهم مدیون شدیم....خدا کمک ما کند رفیق...
♥خاطرات من...♥...برچسب : نویسنده : 3gisufandoghii4 بازدید : 11
برچسب : نویسنده : 3gisufandoghii4 بازدید : 17
ماشین پیچید جلو من و من اشتباه وارد ی مسیر دیگه شدم و فقط دیدم که ماشین ها دارن از رو به روی من میان.من که فقط ایستادم و گریه کردم.مرسی راننده مهربون که ماشین منو اوردی تو مسیر اصلی و مرسی از همه اونهایی که بوق بوق نکردن و منو درک کردن.نمیتونم عمق ترسو استرسمو بگم.فقط بگممردمو زنده شم....خدایا هیچ وقت واسم دیگه پیش نیار:*
♥خاطرات من...♥...برچسب : نویسنده : 3gisufandoghii4 بازدید : 12